فرازی از زندگی شهید انقلاب «ذبیح اله دارابی»
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید ذبیحالله دارابی هفتم شهریورماه 1304 در خانوادهای مذهبی و متدین در قریه گورچک از توابع شهرستان شازند (الیگودرز) دیده به جهان گشود. در اوان کودکی در محضر پدر بزگوارشان کربلایی روحالله دارابی که فردی آشنا به مسائل اسلامی و قرآنی بودند، سود بردند و سواد خواندن و نوشتن را نزد ایشان آموختند. از کودکی علاقه زیادی به تلاوت قرآن کریم داشتند و تلاوت آن را هیچگاه فراموش نمیکردند و میفرمودند: قرآن قلب مؤمن را جلا میدهد. در زمان جوانی علاقه زیادی به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشتند و در مراسم عزاداری و اعیاد اسلامی فعالیت میکردند.
شهید دارابی در سن 21 سالگی ازدواج کرد و در کنار پدر بزرگوارشان به سر میبردند و جهت کسب و کار و تجارت عازم بنادر و جزایر و شهرهای دور و نزدیک ایران عزیز میشدند. بعد از در گذشت پدرشان و تأهل یافتن بردارانش به دلیل تنها ماندن به شهرستان اراک عزیمت نمودند و در محل سکونت فعلی این خانواده سکنی گزیدند. شهید همیشه افراد خانواده خصوصاً فرزندان و همسر خود را به راه راست و اقامه نماز و انجام واجبات توصیه میکردند و با آن که بر این امر عقیده داشتند که افراد خانوادهاش نیز این اعمال را انجام میدهند و لیکن تنها به نصیحت و توصیه اکتفا نمیکردند.
شهید همواره همسر و دختران خود را به پاک دامنی و پوشش اسلامی که شایسته زن مسلمان است، توصیه میکرد و از مقام زن برای آنها روایتها و احادیثی نقل میکرد که آنها را با ارزش والایشان آشنا سازد. شهید از اخلاق نیکویی برخوردار بود و هیچگاه خنده از لبانش محو نمیشد. برای هر کاری حتی تصمیمات خانوادگی از فرزندان خود مشورت و نظرخواهی میکرد. در ضمن علاقهای وافر به صلهرحم داشت و به تمامی اقوام و دوستان و آشنایان سر میزد و جویای حال همه بود و حتی با تمام مشکلات شخصی فرد فرد اعضای فامیل آشنا بود و هم چنین دیگران نیز جهت مشورت و کمک گرفتن نزد وی میآمدند و ایشان نیز چه از لحاظ مادی و چه معنوی آنها را راهنمایی و کمک میکرد و مکرراً بر صلهرحم تأکید میکرد. شهید هیچ زمانی از امر به معروف و نهی از منکر غافل نبود و دائماً بر اهمیت این اصل مهم دین پافشاری میکرد و در خانه فرزندانش را هنگام صبح برای نماز بیدار میکرد و نماز جماعت را همراه دیگران اقامه مینمود.
شهید دارابی در زمان انقلاب پر شکوه اسلامی ایران همگام با امت حزبالله در اعتراض به رژیم منحوس پهلوی به تظاهرات میرفت که در 20 آذر 1357 طی درگیری خونین با نیروهای نظامی رژیم زخمی شدند و وقتی پیکر خون آلودش را به بیمارستان قدس اراک میبردند به علت جراحات وارده از جمله تیری که به قلب شهید اصابت کرده بود، قبل از رسیدن به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل گشت. هنگامی که قصد برگزاری مجلس عزاداری برای شهید گرفتند با ممانعت شدید مأموران رژیم مواجه شدند تا جایی که اجازه پوشیدن لباس مشکی را نیز به خانواده ایشان ندادند و تحت مراقبت شدید آنها بودند و رفت و آمد نیز به خانه آنها ممنوع شده بود.
شهید در طول زندگی پر بار و معنوی خویش چندین بار به کربلا و نجف و کاظمین و دیگر شهرهای مقدس اسلامی مشرف شدند و این خود گواهی بر محبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که در ریشه و رگ و خون تمامی مسلمانان واقعی جریان دارد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی