چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۶
نوید شاهد - شهید "سعید رستگار" در وصیتنامه اش می نویسد: «مسلمانان عزیز نگویید که می‌خواستم دامادی‌اش را ببینم، زیرا که هیچ دامادی بهتر از آن نیست که در نزد فرشتگان خدا انجام گیرد، مسلمانان نگویید که جایش خالی است زیرا جای شما در آنجا خالی است.»

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید سعید رستگار بیست و هشتم ‏بهمن 1343 در شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش غلامعلی، کارگر کارخانه ماشین سازی بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره ‏متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم آذر 1361 در پادگان دوکوهه اهواز بر اثر اصابت گلوله به قلب و دست ها، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای شهرستان اراک واقع است.

به من ناکام نگوید!

متن وصیت‌نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون

به نام خدا و با سلام به امام امت و با درود به ‌تمامی شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا تا شهدای کربلای ایران، و با درود به‌ تمامی‌خانواده‌های شهدا و رزمندگانی که در جبهه نبرد حق علیه باطل (چه در پشت جبهه و چه در جبهه) با خون، حماسه می‌آفریدند و ریشه اسلام را آبیاری می‌کردند تا به قابیلان تاریخ این‌گونه بگویند که ما هیچ‌وقت نمی‌خواهیم جز ‌هابیل بودن، چیز دیگر باشیم.

پدر بزرگوارم:

 بعد از قدردانی از زحماتی که برای من کشیدید، امیدوارم که اگر بد کردم مرا ببخشید، اگر شهید شدم از تو می‌خواهم که در سر خاک من گریه نکنی زیرا که قطرات اشک تو راه را برای دشمن هموار می‌کند، می‌خواهم خوشحال باشی که می‌بینی فرزند نا قابلت به آرزویش رسیده است.

مادر عزیزم:

 همان‌طور که از پدر خودم تشکر کردم از زحماتی که برایم کشیده‌اید از تو هم قدردانی و تشکر می‌کنم اگر شهید شدم، می‌دانم که ناراحت می‌شوی اما از تو می‌خواهم که هیچ‌وقت بر سر خاک من گریه نکنی، می‌خواهم که خوشحال باشی که فرزندت را برای خدا فدا کرده‌ای. مادر عزیز اگر از تو پرسیدند فرزندت کجاست با اراده‌ای راسخ و نیتی پاک بگو رفته است تا به زینب کبری(س) بگوید که چگونه زنان مسلمان تاریخ با حجاب خود، کوبنده ظالمان هستند. آری همین را بگو تا بیاموزند که فقط زندگی مادی نیست، معنوی هم هست.

برادر بزرگوارم:

اگر زمانی نافرمانی کردم یا کار بدی کردم امیدوارم مرا ببخشی، برادر عزیزم تو خود با اسلام آشنا هستی و می‌دانی که شهادت اوج افتخار است و می‌دانم هیچ‌وقت برای من" اگر شهید شدم" گریه نمی‌کنی زیرا که در اسلام غرق‌شده‌ای و می‌دانی که شهیدان از اسلام دفاع نمودند و باید این‌گونه باشد، زیرا که امام عزیزمان گفت: (ما مسئولیم و اسلام امانت). پس برادر عزیزم از تو می‌خواهم که دنباله‌روی راه شهیدان باشی و هیچ‌وقت نگذاری که امام تنها بماند زیرا که ما اهل کوفه نیستیم، امیدوارم که در راهت موفق و پایدار باشی.

خواهران عزیزم:

 امیدوارم که هر گونه ناراحتی از من دیده‌اید مرا ببخشید. اما من از شما یک‌ چیز می‌خواهم. خواهران عزیزم، از شما می‌خواهم که با حجاب، با پاکی، با نجابت و سنگینی خود چشم دشمنان اسلام را کور کنید. ما خودمان اراده داریم و نمی‌خواهیم زیر بار استعمار شرق و غرب و بی‌حجابی برویم و نمی‌خواهیم بار دیگر دست ابرقدرت‌ها، حجاب را از ما دور کنند و نمی‌خواهیم بی‌حجابی را که زیر آن باز هم ابرقدرتی پنهان‌ شده باشد، ما حجابی را می‌خواهیم که در زیر آن حجاب، اخلاص و نیت پاک و تقوا وجود دارد، زیرا که اسلام این‌گونه می‌پذیرد.

پیام به امت مسلمان:

امام عزیز، خانواده‌های شهدا، ملت شهیدپرور ایران! از شما می‌خواهم اگر شهید شدم به پدر و مادر من تسلیت نگویید، تبریک بگویید. زیرا که در قاموس شهادت واژه وحشت وجود ندارد. مسلمانان عزیز هیچ‌وقت به من ناکام نگویید، زیرا که هیچ کامی شیرین‌تر از شهادت نیست. مسلمانان عزیز نگویید که می‌خواستم دامادی‌اش را ببینم، زیرا که هیچ دامادی بهتر از آن نیست که در نزد فرشتگان خدا انجام گیرد، مسلمانان نگویید که جایش خالی است زیرا جای شما در آنجا خالی است.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده