شهیدی که از مادرش خواست در مجلس شهادتش شیرینی بدهند

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهید کاظم سلیمانی در یکم اردیبهشت 1338، در شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش حسینقلی ، کشاورزی می کرد و مادرش حشمت نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یکم فروردین 1361، در رقابیه بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.


وصيتنامه برادر شهيد كاظم سليماني
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
همانا ما از خداييم و بازگشت ما بسوي اوست
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
مپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده‌اند بلكه زنده بحيات ابدي مي‌شوند و در نزد خداوند روزي مي‌خورند .

شهيد قلب تاريخ است « امام خميني »
درود بر امام امت خميني بت شكن ، درود بر روحانيون مبارز ، درود بر ملت شهيد پرور ، درود بر شما خواهران و برادراني كه مانند كوهي استوار در برابر ظلم و ستم امپرياليسم و صهيونيسم اين دو نماد فساد تاريخ ايستادگي مي‌كنيد و از جان و مال و ناموس خود دفاع مي‌كنيد و چنان استوار هستيد كه تمام ابرقدرتهاي جهان را به زانو درآورده‌ايد و اين شما مادران هستيد كه چنين جواناني را در دامان خود پرورش داده‌ايد كه اينطور شجاعانه از اسلام دفاع مي‌كنند.
ما در مكتب حسين درس آموخته‌ايم ملتي كه اينطور از خود گذشتگي از خود نشان دهد پيروز است .
اما وصيت من به شما خواهران و برادران عزيز اين است كه امام را تنها نگذاريد . او را از خود نرنجانيد و از او حفاظت كنيد . روي هر سخنان گوهربار امام تكيه كنيد ببينيد چقدر شيرين است . اين گروهكهايي كه مي‌خواهند با هر لباسي به اسلام خيانت كنند آنها را ريشه كن كنيد . بيدار باشيد نگذاريد خون اينهمه شهيد پايمال شود نگذاريد آنها توطئه كنند آنها را سركوب كنيد . بيدار باشید و به شما ملت توصيه مي‌كنم كه در نماز جمعه شركت كنيد و صفوف نماز را فشرده كنيد و دعاي وحدت بخوانيد . بدانيد كه من اين راه را خودم انتخاب كرده‌ام و كسي مرا اجبار نكرده بود. من شهادت در راه حق را از عسل شيرينتر مي‌دانستم .
امام فرمود جبهه‌ها را خالي نگذاريد و شما بيشتر برويد تا آنهايي كه آنجا هستند خسته نشوند ، من حركت كردم . براي شهيد گريه نكنيد .
وصيت مي‌كنم به پدر و مادرم :
پدرجان تو كه هميشه آگاه بودي و خودت پيشگام بودي كه من به جنگ بروم و حالا كه شهيد دادي افتخار كن زيرا تو نزد امام حسين سرافراز خواهي بود. مادرم را دلداري بده ، پدرجان به كسانيكه در مجلس ختم من شركت مي‌كنند بگو برايم گريه نكنيد ، بگو شادي كنيد و موقعي كه جلوي درب مسجد ايستاده‌اي محكم و استوار ظرف شيريني را در دست بگير و از مردم تقاضا كن شيريني بخورند ، يادت نره گريه نكن لبانت را فشار بده برهم و با روحي شاد باش و فراموش نكن گفتم شبهاي جمعه دعاي كميل بخوان .
اما تو مادرجان برايم گريه نكن ، مانند كوهي استوار باش ، تو همه اين شهيدان را با من يكي بدان ، تو نزد زينب خواهي بود ، بعد از من تو زينب وار باش ، زينب وار زندگي كن ، تو افتخار كن كه شهيد دادي . هروقت ياد من افتادي گريه نكن وضو بساز ، دعا بخوان . برادران و خواهرانم را خودت تعليم بده .
و به خواهرانم سفارش مي‌كنم كه : حجات خودتان را حفظ كنيد كه سياهي چادر تو از خون سرخ هر شهيدي بهتر است و برادرانم شما راه من را ادامه دهيد .
و اما وصيت من به شما دوستانم : از شما تقاضا ميكنم كه برايم گريه نكنيد ؛ اگر من را واقعاً دوست داريد در شبهاي جمعه دعاي كميل بخوانيد و در نماز جمعه شركت كنيد . اين نماز جمعه است كه دل منافقين و دشمنان اسلام را بلرزه درآورده . نماز جمعه را كم نشماريد اين نماز سياسي و تجلي گاه وحدت است من خودم به دعاي كميل و نماز جمعه علاقه خاصي داشتم و زياد در آن شركت ميكردم و از خداوند ميخواستم كه من را جزء شهداي كربلاي حسيني قرار بدهد ومن نماز جمعه را در بهشت با طالقاني و ساير شهدا مي‌خوانم و مادرم را با زينب (س) مي‌بينم و از پدر و مادرم ميخواهم كه براي خون من خون بها نگيرند تا خرج جبهه ها بشود .
خداحافظ مادر
والسلام و علي من اتبع الهدي
مورخ 60/12/9

منبع: اداره اسناد هنری انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی