وصیتنامه شهید محمد رضا مشهدی
دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۴
مادرم تو از من نگهداری کردی اما من پژمرده نشدم، بلکه پرپر شدم. مادرم تو که زینب وار به عبادت و تلاش برای فرزندت گذراندی، مرگ و شهادت را به فرزندت آموختی آفرین بر تو مادرجان تو برای من هم مادر بودی و هم پدر...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهید محمد رضا مشهدی در سوم فروردین
1343، در روستای
کوهین از توابع شهرستان تفرش به دنیا آمد. پدرش اسماعیل (فوت 1356 )
کشاورزی می کرد و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس
خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1367،
در محور سومار _قصر شیرین هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت
رسید. مزار او در گلزار شاهزاده احمد شهرستان زادگاهش واقع است.
بسمه تعالی
وصیتنامه شهید محمد رضا مشهدی
وَ لا تَخسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللهِ اَموَاتاً بَل اَحیاءَ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقونَ
گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شود مرده اند بلکه آنها زنده هستند و در نزد خدایشان روزی میخورند.
سلام به مادرم که همچون باغبانی که از گلهای باغ خود نگهداری می کند تا گل ها پژمرده نشود.
مادرم تو از من نگهداری کردی اما من پژمرده نشدم، بلکه پرپر شدم.
مادرم تو که زینب وار به عبادت و تلاش برای فرزندت گذراندی، مرگ و شهادت را به فرزندت آموختی آفرین بر تو مادرجان تو برای من هم مادر بودی و هم پدر.
مادرجان فقط از تو خواهش دارم پس از شهادت من صبر و استقامت را پیشه خود سازی و هیچ گریه و ناراحتی درباره من مکن و طوری پس از شهادت من باید رفتار نمائی که دشمن را شاد نکنی.
برادران شما هم از کارهای دنیوی که باعث ناراحتی من بشود بپرهیزید ...
خواهر جان فقط از تو می خواهم پس از شهادت برادرت صبر را پیشه خود بساز و از گریه کردن خود داری نما و در پایان مرا حلال نمائید.
دائی جا و عموجان فقط مرا حلال کنید و تمام دوستان و رفقا و همشهریان هر بدی و خوبی از ما دیدید حلال کنید.
و اما ای اهل ایمان و ای مسلمین شما موظفید با اعزام کاروانهای خود سرنوشت جنگ را با پیروزی اسلام تعیین نمائید و انتقام خون شهداء را از کفار بگیرید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
بسمه تعالی
وصیتنامه شهید محمد رضا مشهدی
وَ لا تَخسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللهِ اَموَاتاً بَل اَحیاءَ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقونَ
گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شود مرده اند بلکه آنها زنده هستند و در نزد خدایشان روزی میخورند.
سلام به مادرم که همچون باغبانی که از گلهای باغ خود نگهداری می کند تا گل ها پژمرده نشود.
مادرم تو از من نگهداری کردی اما من پژمرده نشدم، بلکه پرپر شدم.
مادرم تو که زینب وار به عبادت و تلاش برای فرزندت گذراندی، مرگ و شهادت را به فرزندت آموختی آفرین بر تو مادرجان تو برای من هم مادر بودی و هم پدر.
مادرجان فقط از تو خواهش دارم پس از شهادت من صبر و استقامت را پیشه خود سازی و هیچ گریه و ناراحتی درباره من مکن و طوری پس از شهادت من باید رفتار نمائی که دشمن را شاد نکنی.
برادران شما هم از کارهای دنیوی که باعث ناراحتی من بشود بپرهیزید ...
خواهر جان فقط از تو می خواهم پس از شهادت برادرت صبر را پیشه خود بساز و از گریه کردن خود داری نما و در پایان مرا حلال نمائید.
دائی جا و عموجان فقط مرا حلال کنید و تمام دوستان و رفقا و همشهریان هر بدی و خوبی از ما دیدید حلال کنید.
و اما ای اهل ایمان و ای مسلمین شما موظفید با اعزام کاروانهای خود سرنوشت جنگ را با پیروزی اسلام تعیین نمائید و انتقام خون شهداء را از کفار بگیرید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما