مردم در صحنه بمانند و انقلاب و اسلام را حفظ کنند
نوید شاهد استان مرکزی؛ شهید غلامحسین خزائی در دوم دی 1337، در شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش شریفخان و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اتومکانیک درس خواند و دیپلم گرفت. پاسدار بود، سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. یازدهم شهریور 1362 ، در زادگاهش هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای همان شهرستان واقع است.
وصیت نامه شهید غلامحسین خزائی
انما المؤمنون الذین امنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون منحصراً مؤمنان
آنکسانند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و بعداً هیچگاه شک و بیمی به دل راه ندادند و در راه خدا مال و جانشان جهاد کردند اینان به حقیقت راستگو هستند.
درود خداوند به پیامبر گرامی اسلام حضرت
محمد (ص) و امامان برحقش که جان ما نثار راه آنان باد و نایب برحق حضرت مهدی منجی عالم
بشریت، امام خمینی که الحق در زمانی که ظلمت و تاریکی مملکت ما را فرا گرفته بود و
فساد و بی عدالتی و حق کشی و سلطه ابرقدرتهای شرق و غرب جامعه ما را به انزوا و بی
هویتی و بی فرهنگی کشانده بود. همان شاگرد و فرزند و پیرو ائمه معصومین با یک برنامه
حساب شده و تربیت افراد لایق برای زمام داری حکومت اسلامی بعد از چند سال تبعید و رنج
و این شهادت روحانیون و مؤمنین به اسلام ملت ما را از منجلاب بیرون کشید و عزت و شرف
و هویت اسلامی ما را به خودمان بازگرداند.
از این رو شیطان بزرگ و ابر چپاولگر شرق آنچنان ضربت خوردند که تا مدتی گیج و مبهوت بودند تا اینکه به خود آمده و شروع به نقشه کشی برای ملت رنج دیده ما نمودند مخصوصاً شیطان بزرگ با طرح کودتای نظامی و حمله نظامی و بمب گذاری و ترور توسط عمال با جیره و بدون جیره مواجب خود و همچنین مأمور کردن نوکر خود یعنی صدام بعثی به حمله نظامی به کشور اسلامی ما و شاید به خیال خودش ملت ما را از اسلام و بزرگ منشی مأیوس نماید و اما آنچه که نتیجه و نصیبش شد شکست و هرمان و بی اعتباری قدرتهای بظاهر قوی و لیکن در مقابل اسلام، درست نتیجه عکس داد و راهی شد برای آزادی کربلا و قدس و به حرکت در آمدن ملل اسلامی و نابودی ابر قدرت ها و انشاءا... با یاری الله و نظارت حضرت مهدی و رهبری نایب او روح الله تجدد عظمت اسلام به سراسر گیتی برقرار خواهد شد و زمینه برای تحویل حکومت اسلامی به قائم آل محمد (ص) فراهم خواهد شد.
این بنده حقیر روی احساس مسئولیت و فتوا
و حکم فرمانده کل قوا خمینی عازم جبهه شدم و هیچ عاملی جزء اسلام مرا به جهاد علیه
کفار نکشاند بلکه با آگاهی کامل و امید اجر و بخشش پروردگار به وظیفه خویش عمل نمودم
و با اینکه در خود خطا زیاد می بینم و لیکن از وعده خداوند و رحیم بودن او مأیوس نبوده
بلکه امیدوارم.
اگر خداوند شهادت نصیبم کرد چه نعمتی از این مقام بالاتر و اما عرایضی
داشتم که امیدوارم از روی خلوص باشد.
اول به برادران پاسدار که عنوان نصیحتی از یک
برادر کوچک امیدوارم بپذیرند و ان این است که موقعیت و مقام خود را بدانید و تقوایی
که لازمه یک پاسدار هست و معنویت را افزایش دهند و به خود مغرور نگشته با هم با اخلاق
سیاسی برخورد کنید.
دوم به امت مسلمان که همانطور که تاکنون گوش به فرمان امام داده بوده اید در صحنه مانده و هرگز سستی به خود راه ندهید و خود را مهیا کنید برای فتح بزرگ کربلا و قدس عزیز و برقراری پرچم اسلام بر سرامد گیتی است.
و اما همسر مؤمنه ام در این مدت که با ایشان بوده ام بسیار خرسند هستم و هیچگونه ناراحتی که پیش نیامده بلکه با کمال رفاقت و همدردی زندگی کرده ام و از ایشان راضی هستم و حلالیت می طلبم و اگر کدورتی که من ناخواسته انجام داده ام امیدوارم عفو فرماید.
و پدر و مادر عزیزم که برای من زحمات زیاد متحمل شده ایت اگر با شما برخوردی تند داشته ام و از روی جهالت و هوای نفس بوده طلب بخشش می نمایم .
و برادران و خواهرانم امیدوارم مرا عفو فرمایید و خون من و پیام من شما را بیشتر از پیش به وظیفه خود آگاه نماید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
