نمازِ شکرِ شهادت/ وصیتنامه شهید ذوالفعلی اکبری

نوید شاهد استان مرکزی،شهید ذوالفعلی اکبری در هشتم فروردین 1344 در اراک بدنیا آمد. پدرش محمدعلی نام داشت. به عنوان بسیجی به جبهه رفت. دوم آذر سال 1362 در پنجوین عراق به شهادت رسید.

وصیت نامه شهید ذوالفعلی اکبری

بسم الله الرحمن الرحیم

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا

از مومنین مردانی هستند که صادقانه به آنچه با خدای خویش عهد بسته بودند وفا کردند پس برخی از آنان شربت شهادت نوشیدند و شهید شدند و برخی دیگر در انتظار شهادت و لقاءالله هستند و تغییر به عهد ندارند .

خدایا مرا ایمان عنایت فرما که در ایام جوانی عروس پاک شهدات را در آغوش بگیرم و لباس دامادی(کفن سرخ)را بر تن نمایم.

با حمد و سپاس بی کران بر خداوند باری تعالی که همه هستی و مال و جان ما از اوست و با حمد و سپاس بیکران بر خدائی که بر ما منت نهاد و انقلاب جهانی اسلام را به رهبری پیامبر گونه امام عزیز خمینی بت شکن بر ما عطا فرمود و شکر خدا را که بر این بنده حقیر منت نهاد و راه را برایم هموار نمود تا بتوانم پیشروی خود را در این راه ادامه بدهم و به مقصود و منزلگاه برسم .اما امت عزیز حزب الله اینک که کاروان کربلائیان و مشتاقان لقاءالله به سوی معشوق خود به پیش می روند این حقیر هم چند کلمه ای به عنوان وصیت نامه به عرضتان می رسانم .

اما وصیت اولم به پدر و مادر مهربانم می باشد، پدر و مادر که یک عمر اذیتشان کردم و نتوانستم حقی را که بر گردن داشتند به خوبی ادا نمایم ،پدر و مادر عزیزم اولاً ازشما می خواهم که بعد از شهادتم حال که خدای مهربان لطفی نمود و در خانه ما را هم به صدا درآورد ناراحت نباشید برای من گریه نکنید و اگرخواستید گریه کنید به یاد زمین داغ کربلا و لب تشنه حسین بیافتید.

پدر و مادر عزیزم به محض شنیدن خبر شهادت من دو رکعت نماز شکر به جای آورید. و اصلاً ناراحت نباشید چون من یک امانتی  بیش در دست شما نبودم و بالاخره روزی می بایست به صاحب اصلی خود برگردم که آنروز فرا رسیده و از شما می خواهم که اگر جنازه ای داشتم خودتان در قبر بگذارید و از شما می خواهم که مرا حلال کنید. همچنین از خواهران و برادرانم می خواهم که پس از شهادت من به هیچ وجه برای من گریه نکنند . از خواهرانم می خواهم که به جای گریه برای من به مسائل دینشان برسند و حجاب خود را کاملاً حفظ کنند و از برادرام احمد می خواهم که هرگز سپاه را ترک نکند و راه شهداء را ادامه دهد بار دیگر پدرجان از شما می خواهم که به برادرام محسن و خواهرم قرآن یاد بدهید و بگذارید درسشان را ادامه دهند .

اما توصیه ام به شما امت عزیز حزب الله این است که همیشه پیرو خط ولایت فقیه باشید مبادا این خط را که همان خط انبیاء است رها کنید. شما باید بدانید که ما این انقلاب را از خون شهداء و روحانیت متعهد به اسلام داریم باید همواره در صادر کردن این انقلاب بکوشید تا تمام مستضعفان روی زمین را از قید و بند ابرقدرتها و جهانخواران و جیره خوارانشان آزاد نمائید.

وصیت دیگرم به شما امت عزیز حزب الله این است که همواره کمک های خود را به جبهه های جنگ همانطور که تاکنون کمک کردید ادامه بدهید و مسئله اصلی امان که جنگ است را فراموش نکنید. اما عزیزان از منافقین کوردل داخلی هم غافل مباشید منافقینی که دیگر آخرین نفس های ننگین خود را می کشند و سپاه را رها نکنید و تا می توانید به هر وسیله مبارزه کنید تا ریشه اشان به یاری خدا کنده شود. ای منافقین بدانید که خیلی سیه رو و پستید که برای باطل کشته می شوید و می کشید شما می خواهید چه چیز را بر این خلق ثابت کنید آخرشما طرفدار کدام خلقید که پیرزن و کودک سه ساله اش را می کشید خلقی را که هر روز جوانهایی مثل نخل خرما بر دستش است و این خونها را می دهد تا تمام وابستگی ها را از خود دور کند وتو هم مشرکانه با آمریکای جنایتکار همکاری می کنی برای ازبین بردن این خلق ، ولی ای کوردلان منافق کورخوانده اید که بااین کارهای جنایتکارانه اتان بخواهید امت مرارا وجوانهای ما را از هدفشان که همان رسیدن به الله است بازدارید .دیگروصیتم این است که با بی حجابی که عامل فساد در جامعه است تا می توانید مبارزه کنید، ای پدران و مادران به فرزندانتان به دخترانتان بیاموزید طریقه زینب گونه زندگی کردن را و ای خواهرم بدان که سیاهی چادر تو کوبنده تر از سرخی خون من است .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار از عمرما بکاه و به عمر رهبر افزا

جنگ ،جنگ تا پیروزی کامل و برافراشته شدن پرچم جهانی اسلام در بلند ترین نقطه جهان

می جنگد ، میمیرد ،سازش نمی پذیرد

برای فتح کربلا پیش به سوی جبهه ها