سید مجتبی اخلاقی حسینی داشت
ویژگی اخلاقی
ایشان با
حضور قلب نماز میخواند و در این حال به هیچ کس توجه نمیکرد. به دلیل شرایط
خانوادگی، فقط تا پنجم ابتدایی به مدرسه رفت و از آن پس از موهبت ادامه
تحصیل بی بهره ماند و به ناچار برای کمک به معاش خانواده، به کارگری
پرداخت. ایشان به حسن خلق و تقوا زبانزد بود و انسانی صبور و درد آشنا و
زحمتکش بود و برای همین، قدر زندگی را می دانست و با مردم به خوبی رفتار
میکرد.
اخلاقش خوب و اسلامی بود و یکی از مهمترین حرفهایش این بود که دوست نداشت پشت سر کسی حرف بزند؛ چه خوب و چه بد. میگفت:« باید هر حرفی است رو در رو زده شود که غیبت حساب نشود». او همیشه به نماز اول وقت سفارش میکرد و حجاب را خیلی مهم میدانست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پایگاه بسیج مسجد محل عضو شد. در
روزهای اول انقلاب که منافقین در شهر جولان میدادند؛ برای سرکوبی منافقین
کوردل تلاش میکرد. سرانجام به منظور خدمت صادقانه به ملت و میهن خویش و
ادای تعهد انقلابی خود به خدمت سربازی اعزام شد و پس از فراگیری آموزش
نظامی در اوایل سال 1362، به عنوان ژاندارم عازم کردستان شد. دومین روز
از مهر همان سال در پایگاه کانی شور کردستان، به درجه رفیع شهادت رسید.
پیکر مطهرش را در گلزار شهدای اراک و در کنار دیگر شهدای این خطه به خاک
سپردند.
خواب عجیب
خواهر
شهید می گوید: شبی به خواب همسایه آمده و گفته بود: اگر خواهرم بچه دار شد،
اسمش را محمدجواد بگذارند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی