سید محمد فرماندهای بود که محبت به کودکان را از مولایش علی(ع) آموخته بود
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید سید محمد بطحایی بیستم خرداد سال 1342 در اراک متولد شد، سالی که نهضت امام خمینی(ره) بر علیه حکومت شاه آغاز شده بود. در کودکی به مدرسه میرفت. اما در دوران نوجوانی برای این که کمک خانواده باشد ضمن تحصیل در کارگاه کمدسازی هم کار میکرد.
در مبارزات انقلاب اسلامی فعالیتهای زیادی انجام داد. انقلاب که پیروز شد شبها برای ایجاد امنیت در شهر اراک در کنار سایر جوانان این سامان به پاسداری و نگهبانی از آرمانهای انقلاب میپرداخت و در آن راه زحمات زیادی کشید. چیزی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که جنگ تحمیلی شروع شد. پس از آغاز جنگ او بلافاصله در سال 1359 به جبهه رفت و 42 ماه در جبهه ماند. مدتی از حضورش در جنگ میگذشت که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.
سید محمد بطحایی از روزهای اول جنگ، به جبهه رفت و تا سال آخر در جای جای جبههها حضور فعال و تاثیرگذار داشت.
او ابتدا به عنوان یک نیروی عادی وارد جبهه شد اما چیزی از حضورش در جبهه نگذشته بود که به سمت فرماندهی در بخشهای گوناگون منصوب شد.
سال 1367 که سال پایانی جنگ بود، به عنوان معاون فرمانده گردان سلمان لشکر مهندسی رزمی 42 قدر مشغول خدمت در جبهههای جنگ بود. سرانجام در بیست و پنجم خرداد، یک ماه قبل از این که جنگ تمام شود، تلاشهای سید محمد مورد قبول درگاه الهی قرار گرفت و به سوی ملکوت پرواز کرد. مزارش در گلزار شهدای شهر اراک زیارتگاه عاشقان شهادت است. از سید شهید دو فرزند به یادگار ماند.
همسرش از خاطرات شهید میگوید:
بعضی وقتها مدت کوتاهی به اراک میآمد، اما به خاطر سنگین بودن مسئولیتش صبح زود میرفت و غروب به خانه میآمد. از روحیات اخلاقی بسیار خوبی برخوردار بود. با آن که فرمانده بود و شخصیت با ابهتی داشت، ارتباط عاطفی با کودکان را فراموش نمیکرد. او به یاد دوران نوجوانی که با خواهر و برادران کوچکش شوخی و بازی میکرد، بعدها که بزرگ شد و ازدواج کرد و خدا به او فرزند دختری عنایت کرد، دختر کوچکش را پشتش سوار و با او بازی میکرد.
یادم میآید هر وقت به او میگفتم که چرا با بچهها شوخی میکنید؟ میگفت: «جد ما با آن همه بزرگواری و مقامشان هر وقت که به منزل میآمدند با بچهها بازی میکردند».
کتابهای آیتالله مطهری و دستغیب را زیاد مطالعه میکرد و برخوردشان با خانواده بسیار مهربان بود. فعالیتهای اجتماعی، مذهبی و سیاسی را از اوایل انقلاب شروع کرد و تا لحظهای که به درجه رفیع شهادت نائل آمد، ادامه داد.
از غیبت کردن و شایعه پراکنی، روبرو شدن با نا محرم، رعایت نکردن حجاب و چشمچرانی یک سری جوانان بی بند و بار بر سر چهار راهها و خیابانها رنج میبرد. سفارش شهید به مسئولین این بود که نگذارید خون شهدا پایمال شود. ملت ما جبهه ها را خالی نگذارند تا دشمن غاصب شهرهای ما را یکی پس دیگری خدای نکرده تصاحب کند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی