زندگینامه سنگرساز بیسنگر از گردان سلمان
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید سیدجلال حسینی پانزدهم تیر سال 1341 در قریه ابراهیمآباد دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع ابتدائی به اتمام رساند و از دوره نوجوانی به یاری پدر، در امرار معاش زندگی شتافت. ایام نوجوانی و جوانیاش با دو رخداد بزرگ در ایران مصادف شد؛ ابتدا خیزش عظیم مردم علیه حکومت سلطنتی پهلوی و سپس آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.
سید جلال، با وجود زندگی در روستا و محدود بودن وسایل ارتباط جمعی در آن برهه از زمان؛ اهل بصیرت بود و با وقت شناسی و حضوری چشمگیر در هر دو عرصه، برتری خود را نسبت به کسانی که بی تفاوت بودند، نشان داد.
با آغاز جنگ تحمیلی، ابتدا به عنوان نیروی بسیجی و پس از مدتی به عنوان پاسدار رسمی در جبهه حاضر شد. در سن 23 سالگی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک پسر به نام سیدمهدی بود. با داشتن 22 ماه سابقه نبرد در جبهه و شرکت در چند عملیات از جمله والفجر 5 و 8، به عنوان سنگرساز بیسنگر در گردان سلمان از گروه مهندسی 42 قدر نیز حضور داشت.
سرانجام سیدجلال در چهارم تیر سال 1367 در خط پدافندی جزیره مجنون، زمانی که در حال تقویت خاکریز دفاعی بود بر اثر اصابت ترکش به آرزوی دیرینهاش رسید و شهد شهادت را نوشید. پیکر سید چند ماه در منطقه جنگی باقی ماند تا این که پس از تفحص در آذر ماه 1367، شناسایی و در زادگاهش در کنار سایر شهدای ابراهیمآباد به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه:
خدایا تو شاهدی که هیچ کدام از این ملت راضی به جنگ نبوده و نخواهند بود؛ و لیکن مسئله الان، مسئله دفاع از تمامیت ارضی اسلام است.خدایا مخلصانه از تو میخواهم که هر زمان که من لیاقت شهادت را پیدا
کردم، لحظه ای من را امان ندهی و هر چه زودتر از این دنیای فانی مرا ببری.
از همه دوستان و فامیلها میخواهم که امام
را تنها نگذارند. در نماز جماعت و جمعه شرکت کنند و این سنگرهای اصلی
انقلاب و اسلام را پر کنند.
دستخط شهید
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی