نیمه های جدا از هم
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، در نیمه آبان ماه سال 1344 در خانواده عظیمی سبزواری، فرزندانی متولد شدند که نور دیده پدر و مادر بودند. دوقلوهایی که با آمدنشان اشتیاق فراوانی در اعضای خانواده ایجاد کرده بودند و زندگی شور و شوق خاصی گرفته بود. از همان ابتدای تولد، شادی زیادی را با خود همراه آوردند و خانه ساده اما صمیمیشان را رنگ و بوی دیگری بخشیدند. دو پسر که نور دیده خانواده بودند و پدر و مادر از آمدنشان بسیار راضی و خوشنود شدند. نامشان را احمد و محمود گذاشتند.
شهید احمد عظیمی یکی از این برادران بود که چون سروهای همیشهسبز و کوههای تا ابد ایستاده و مقاوم در راه آزادی وطن از دست دشمنان کوشید و جان شیرینش را در مقابل دشمن بعثی از دست داد و از مردم سرزمینش دفاع کرد. او روزهای کودکی را در میان اعضای مهربان و صمیمی خانوادهاش پشت سر گذاشت او از پدر غیرت و از مادر محبت آموخت و تلاش کرد تا آموختههایش را در زندگی به کار گیرد و در راه حق قدم بردارد. وارد دبستان شد و تا اول راهنمایی درس خواند اما پس از آن ادامه تحصیل نداد و یاریرسان خانواده در امور منزل شد.
هنوز هم وقتی با برادر دوقلویش صحبت کنید از خندههای شادمانه و بازیهای کودکانهاش میگوید که در دل و جان همه اعضای خانواده به یادگار گذاشته است و یاد و خاطرهاش در ذهن همه میدرخشد. از اخلاق خوب و رفتار نیکویش میگوید. از اینکه همیشه در بحثها کوتاه میآمد و صبوری به خرج میداد تا کسی را از خود نرنجاند و همیشه به گونهای رفتار میکرد تا کسی از دستش ناراحت و دلخور نباشد. هنوز هم از احمد به گونهای یاد میکنند که آرزو داشت هر کاری از دستش ساخته است، برای دیگران انجام دهد و همیشه در کمک به ضعفا پیشقدم بود. جوانی با ایمان که رضای خداوند را در زندگی در نظر میگرفت و همین خصایص خوب و ویژگیهایش، او را لایق شهادت کرد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی