فرازهایی از وصیتنامه شهید «معراجعلی حسنی»
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید معراجعلی حسنی شهید معراجعلی حسنی هفتم فروردین 1332 در روستای خورزن علیا از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش محمد علی، کشاورزی می کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال 1353 ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. شانزدهم دی 1362 با سمت عضو گروه شناسایی در محور اهواز _خرمشهر بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به سر و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.
وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
اِنَّا لِلَّهِ وَاِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ
و با سلام بر حضرت بقیه الله اعظم (عج) و نائب بر حقش امام امت، امام خمینی کبیر، این بنده حقیر معراجعلی حسنی، مطالبی به عنوان وصیتنامه به پیام رسانان خون شهداء تقدیم میدارم، و خوف آن دارم که نکند خدای نا کرده چیزی را بنویسم که خود قادر به انجام آن نشده باشم، و جملهای بیاید که موجب شهید نمایی بشود، برای نجات از این پندارها خلاصه و کوتاه مطلبم را تقدیم میدارم
پروردگارا به سوی تو حرکت نمودم و آنچه در توان دارم در راه تو به تو تقدیم میدارم
معبودا امید آن دارم که سرخی خونم سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه تا در جمع شهداء اسلام سرافکنده نباشم.
پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و بدیهای ما را بزدای و ما را در زمره نیکان بمیران.
پروردگارا به رهبرم، این قلب تپنده جهان اسلام، سلامتی و طول عمر عنایت فرمای. تا این انقلاب و نهضت اسلامی را تا ظهور حضرت مهدی(عج) رهبری فرمایند و بدست ایشان تقدیم کنند.
پیامی به پدر و مادرم
با تشکر از پدر و مادر و خانواده با ایمانم که با تقبل همه رنجها و مصیبتها، وسیله به جبهه آمدنم را فراهم نمودند.
پدر و مادر خوب و با ایمانم فرزند گنهکار شما چیزی را که جبران آن همه زحمات شما را بشود، نداشتم و تنها حاصل زحمت چندین ساله شما را که جان خود بود، در راه خداوند جهت پیروزی اسلام تقدیم داشتم، امید آن دارم از فرزند خود راضی شوید و برای قبول شدن قربانی خود دعا کنید.
پیامی به همسرم
از شما همسر با ایمان و نیکو پرورش دهنده فرزندانمان در قبال آن همه ایمان به خدای و خدمت شایسته مادری جهت فرزندانمان تشکر میکنم. باشد که خداوند شما را در همه رنجها و مصیبتها صبر زینب(س) گونه و اجر جزیل عنایت فرمایند. و از این به بعد مسئولیت شما سنگینتر میشود. غم بیپدری را از فرزندانمان بزدای و همان طور که امام عزیزمان فرمود: مردان بزرگ از دامن زن به معراج میرسند، میدانم که شما توان این امر مهم را دارا هستید.
همسرم امیدوارم که با پیروی از مکتب و تعالیم اسلام غم بیپدری را از عباس 6 ساله و جواد 4 ساله دور نموده. و آنها را پاسداران خوب تربیت کن. آنها تا با افتخار و سربلندی زندگی کنند و فراموش نشود سومین فرزندمان اگر سالم متولد شد به او توجه بیشتری بشود که میشود چون ندیدن روی پدر برای کودک رنج بزرگی است.
پیامی به برادر و خواهرانم
برادر و خواهران با ایمان و خوبم، از این که نتوانستم به شما خدمتی کنم امیدوارم مرا حلال کنید و پیامرسان خون شهیدان باشید و خدمت به پدر و مادر را افزایش دهید که از افضل عبادات است. از همه اقوام و آشنایان برایم حلالیت بخواهید از کسی که طلب کارم، اگر دادند که هیچ وگر نه حلالشان باشد. اگر به کسی بدهکار بودم از موجودیام بپردازید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی