با آفتاب و باران، دوستی داشت و روزیاش را از زمین میگرفت
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید امرالله سرمدی چهارم مهر 1341 در عباسآباد از توابع شازند در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. فرزند ششم خانواده بود و روزهای خوش کودکیاش را در کانون پر مهر خانواده پشت سر گذاشت خندههای شادمانهاش در ذهن اعضای خانواده ثبت شد و خاطرات شیرین کودکی را برایش رقم زد. کمکم زمان رفتن به مدرسه فرا رسید و تحصیلاتش را تا دوره متوسطه سپری کرد.
امراله باهوش بود و به درس خواندن علاقه داشت مصمم بود که با تمام وجود برای آیندهاش قدم بردارد. مهربان بود و با قلب رئوفش به خانواده کمک میکرد پس از اتمام درسش وارد کار شد و با کار کشاورزی روزی حلال را به دست میآورد با آفتاب و باران، دوستی داشت روزیاش را از زمین میگرفت و دست شکرش را به سمت آسمان بر میداشت تا شاکر خدای متعال باشد، خدایی که تلاش میکرد تا تمام دستوراتش را در زندگی به کار بگیرد و همواره در عبادتش میکوشید چرا که در خانواده آموخته بود که عبادت خدای متعال، یکی از ارکان اصلی زندگی انسان است.
روزهای نوجوانیاش با انقلاب مصادف شد و شاهد حقطلبی و عدالتخواهی مردم بود اما چندی نگذشته بود که سایه سیاه جنگ بر سر مردم افتاد و دلاوران این سرزمین صف به صف سینه سپر کردند تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند. در این میان شهید امرالله سرمدی در لباس بسیجی گردان ولیعصر(عج) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) به جبهههای حق شتافت و پس از 3 ماه خدمت دلاورانه در سومین روز از اسفند سال 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو با اصابت ترکش به شکمش به درجه رفیع شهادت رسید. روحش آسمانی شد و جسمش در گلزار شهدای عباسآباد به خاک سپرده شد. برادرش رضا، نیز در خرداد سال 1361 به شهادت رسیده است.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی