يکشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۳
درخشش شهید "محمدتقی اسماعیلی" در میدان رزم باعث می‌شود که مأموریت وی در گردان که تنها به مدت 20 روز بود تمدید شد و از یک نیروی ساده به فرماندهی دسته ارتقا پیدا نماید تا پس از چند روز با شناخت بیشتر از وی که در میدان عمل کسب می‌گردد، وی به فرماندهی گروهان و پس از اندکی به معاونت گردان و فرماندهی گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع) منصوب می‌گردد.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمدتقی اسماعیلی (کمانکش) در خانواده‌ای روستایی و کشاورز در روستای استهلک به دنیا آمد پس از چندی همراه با خانواده خود در سال 1354 به شهر خمین جهت ادامه تحصیل عزیمت نمود. در این سال‌ها به ویژه سال‌های 56 و57 به مطالعه و پخش کتب اسلامی‌در سطح مدارس و آموزشگاه‌های محل تحصیل خود پرداخت.

شهید اسماعیلی با ورود به شهر علی‌رغم جو و شرایط زمانی موجود، با زرق و برق‌ها و ظواهر آنچنانی فریفته نشد و او که دارای فطرتی پاک و ساده و بی‌آلایش بود با پیوستن به بچه‌های مسلمان فعالیت‌های اجتماعی را آغاز نمود. با شرکت در تظاهرات و اعتراضات علیه حکومت طاغوت دوشا دوش سایر دوستانش به پیروزی انقلاب کمک فراوان نمود. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی‌به رهبری حضرت امام(ره)، رسالت خویش را در پاسداری از ارزشهای اسلامی‌و انقلاب دانسته و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌که تازه شکل می‌گرفت پیوست.

تقی همگام با پاسداری تحصیل نیز می‌نمود و در انجمن اسلامی‌ دبیرستان با فعالیت‌های پیگیر خود سعی بر ارشاد و راهنمایی دیگر هم‌درسان خود داشت. در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌نمود. در افشای چهره گروهک‌های انحرافی تلاش زیادی می‌نمود و همیشه و در همه شرایطی به روشنگری می‌پرداخت و بدین وسیله با رشد بادکنکی آنها مقابله می‌نمود. وی خود را ملزم به پاسداری از انصار امام(ره) دانسته و در حفاطت مشغول به خدمت شد و از این طریق به حفاظت از شخصیت‌های شورای نگهبان پرداخته و مدتی پاسدار حضرات آیات جنتی و رضوانی و ... بود. (سال 59).

زندگینامه فرمانده گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع)

او در همه صحنه‌های حق علیه باطل جامعه حضور فعال داشت و لذا در هر شرایطی عمل به تفکیک می‌نمود تا جایی که هنگامی‌که نمی‌توانست بالصراحه معضلات اجتماعی را طرح نماید، با برادران انجمن اسلامی‌حقایق و واقعیت‌ها را در زبان کنایه و استعاره به تئاتر کشید. با هم‌رزمان شهیدش از جمله شهید ناصر سرمدی و اسدالله فردی و ... به بازی در تئاتر و افشاگری بدین وسیله اقدام می‌نمود.

در همین اثنا جنگ داخلی کردستان توسط ایادی استکبار آغاز گردید که تقی خود را ملزم به حضور در کردستان دید و با اولین اکیپ‌های اعزامی‌ به مناطق جنگی کردستان شتافت. او پس از حضور فعال در مسیر کردستان همراه با هم رزمان شهیدش بابک امیدی و ناصر سرمدی و انجام مأموریت به خمین بازگشت و فعایت‌های خود را از سر گرفت. با تجربیاتی که در کردستان آموخته بود، به تعقیب و پیگیری ضد انقلاب در چهره‌های مختلفش پرداخته و در این راه تا پای جان خود تلاش می‌نمود. آفت انقلاب را در فقر فرهنگی و عدم شناخت ارزش‌های اسلامی‌ یافته بود با حضور مستمر در اتحادیه انجمن‌های اسلامی ‌و با انجام فعالیت‌های فکری، فرهنگی در راه کسب معارف اسلامی ‌تلاش فروان نمود.

او با جدیت به آموختن اصول و ارزش‌های مکتبی خویش پرداخته و خود را بیش از پیش مسلح به سلاح ایدئولوژی اسلامی‌ نمود و در این مقطع نیز بار دیگر با توجه به نیاز جامعه با شرکت در تئاترهای طراحی شده از طرف شهید سید حسن هدایتی به طرح و راه حل معضلات اجتماعی فرهنگی پرداخت. او پس از مدتی که عرصه را بر فعالیت‌های خود تنگ دید همراه با شهید سید حسن هدایتی و به دنبال برادران شهید حسین شمسی، حسن مطهری، مهدی سرلک و ناصر سرمدی بار دیگر عازم منطقه پاوه و فتح قله شمشی شد.

زندگینامه فرمانده گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع)

تقی همراه با برادران شهیدش در پاوه خوش درخشید و آنگاه که بنا به عللی ملزم به بازگشت به خمین شد، فعالیت‌های خود را علیه عوامل ناراضی کننده مردم از انقلاب شکوهمند اسلامی ‌و هم چنین تنگ نظران کج اندیش و جهال مارق صفت متمرکز کرد و در این راه زحمات زیادی را متحمل شد. تقی رزمنده جبهه‌های مختلف بود. حضورش در جبهه جنگ با کفار خارجی زبانزد همه هم‌رزمانش و در نهایت ایثار و شجاعت و تا حد بذل جان بود و حضورش در جبهه مقابل با جهل جهال و خدعه رندان در نهایت دقت و تلاش بود و در این راه آبرویش را به میان نهاد تا از هیچ چیز در راه کسب رضای حق تعالی دریغ ننموده باشد.

 بار دیگر به علل مختلف جو را مساعد ندید و به اهواز مهاجرت نمود و در ستاد بازسازی و نوسازی مناطق جنگ زده روستایی استان خوزستان مشغول فعالیت گردید، در این وادی بسیار کوشید و خداوند توفیقاتی نصیبش فرمود. همین که دید برگشتش به خمین جایز نیست و میدان عملش تنگ و محدود است و گذشته از آن نیاز مبرمی ‌به وجود او در جبهه سازندگی و بازسازی ممکت اسلامی‌اش است قصد اهواز نمود.

از دیگر خدمات این برادر شهید، راه اندازی شرکت تعاونی مصرف صاحب الزمان(عج) گوشه عظیم (محل زندگی‌اش) بود که این امر در رابطه با زاویه دیگر از شخصیت اسلامی‌ و اعتقادات اقتصادی او بود، او توانست در سمت مدیرعامل در عرض یک سال این شرکت را از جهت موفقیت در سیستم اقتصادی تعاونی‌ها در سطح استان مرکزی اول و در سطح کشور در ردیف چند تعاونی موفق قرار دهد.

درخشش در میدان رزم باعث می‌شود که مأموریت وی در گردان که تنها به مدت 20 روز بود تمدید شد و از یک نیروی ساده به فرماندهی دسته ارتقا پیدا نماید تا پس از چند روز با شناخت بیشتر از وی که در میدان عمل کسب می‌گردد، وی به فرماندهی گروهان و پس از اندکی به معاونت گردان و فرماندهی گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع) منصوب می‌گردد.

فعالیت‌های چشمگیر او در کردستان باعث شد تا دشمن کینه‌اش را در دل گیرد و به دنبال انتقام او باشد، اما این فرصت در دوران خدمت برادر شهیدمان به دشمن داده نمی‌شود. پس از اتمام خدمت مقدس وظیفه در لباس مقدس پاسداری‌اش و هنگامی‌که قصد بازگشت به خمین را دارد شرارت دشمن بیشتر می‌شود.

زندگینامه فرمانده گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع)

نیاز به وجود برادر شهیدمان که کاملا از منطقه و حرکات مذبوحانه دشمن مطلع بوده بیشتر از سنش احساس می‌شود. او هرگز غیرت و مردانگی‌اش اجازه نمی‌دهد تا دوستان و یاران اسلام را با دشمن تنها بگذارد از آمدن به خمین منصرف می‌گردد و داوطلبانه به پاسداری از منطقه می‌پردازد. تا این که در یورشی که در شب عید فطر سال 1408 ه.ق در قالب گردان ویژه حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) و به فرماندهی برادر شهیدمان بر دشمن مزدور برده می‌شود با شهادتش از مهمانی خداوند در ماه رمضان به قرب الی‌الله تقرب می‌جوید و نشانه و علامتی می‌شد هدایت گر برای جویندگان حقیقت مطلق.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده