من خودم راه شهادت را انتخاب کردم
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید رضا جلالی فراهانی یکم فروردین 1341، در روستای جوادآباد از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش موسی، کشاورزی می کرد و مادرش نیره نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. کارگر کارخانه بود. سال1362، ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنجم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
وصیت نامه:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
به نام و به خواست آن كسی كه همه چیز در توانائی اوست وصیتنامه خود را با شهادت دادن به خدای تبارك و تعالی كه همه چیز در حیطه توانایی اوست آغاز میكنم.
اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَه
شهادت میدهم كه خدایی نیست جز خدای متعال كه هر چیز در تحت اختیار و توانایی اوست و اوست بوجود آورنده دنیا و آخرت و وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه و شهادت میدهم كه حضرت محمد(ص) فرستاده و بنده خداوند متعال میباشد و آخرین پیامبر و تكمیل كننده رسالت رسولان میباشد و باز شهادت میدهم كه بعد از پیامبر(ص) دوازده امام كه اول آنها حضرت علی(ع) و آخرین آنها حضرت مهدی(عج) كه به فرمان خداوند از دیدگان مردم پنهان است و زنده میباشد و منتظر فرمان الهی برای ظهور میباشد، ادامه دهندگان راه پیامبران هستند و باز شهادت میدهم كه در زمان غیبت حضرت مهدی(عج)، فقهای اولی الامر رهبری جامعه را دارند و احكام الهی در در دست ایشان اجرا میشود و ایمان راسخ و اطمینان قلبی دارم به عالم آخرت كه همان كسی كه زنده میكند و میمیراند دوباره میتواند زنده كند.
با درود بیكران به رهبر انقلاب اسلامی و نجاتدهنده مستضعفین از یوغ استعمارگران و سلام بر شهدای گرانقدری كه ادامه دهندگان راه حسین(ع) از كربلا تا به حال بودهاند و با خون خود درخت اسلام را آبیاری كردند و با خون خود توانستند نهال انقلاب اسلامی را بارور كنند. سخنی چند با ملت قهرمان پرور ایران دارم كه آغاز مینمایم: ای امام و ای اسطوره ایمان و مقاومت به شما اطمینان میدهم كه تا آخرین نفس در راه شما كه همانا راه امامان(ع) و رسولان و راه الله است قدم بر دارم و بجنگم و بكشم از كافران و ملحدان و منافقان و كشته شوم در راه پاك شما و تا زمانی كه ما جوانان حزبالله زنده هستیم نخواهیم گذاشت كه آب خوش از گلوی كثیف این كافران از خدا بیخبر پایین برود و نخواهیم گذاشت كه اسلام عزیز خدای نا كرده به فراموشی رود و شما از ملت رزمنده و مسلمان و با تقوای ایران از شما تشكر میكنم كه این طور در راه اسلام جانفشانی میكنید و به درستی در راه خدا از جان و مال خود گذشته و به جهاد ادامه میدهید از خداوند تبارك و تعالی پیروزی تمام ملت معظم را خواهانم.
و شما ای پدر و مادرگرامی من بدانید اگر فرزندتان در این راه قدم برداشت و گوشهای از بار سنگین رسالت را به دوش كشید افتخاریست بس بزرگ برای شما كه این گونه فرزندانی را پرورش داده و تحویل جامعه میدهید.
شما مپندارید كه با كشته شدن ما زندگی ما به پایان میرسد بلكه ما زنده هستیم و ناظر بر اعمال شما. مپندارید كه ما نابود شدیم بلكه ما زندگی و سعادت دوباره یافتیم. امیدوارم خدای تبارك و تعالی شهادت نصیبم گرداند و ما رزمندگان اسلام را بر كفر غلبه دهد. این را هم بگویم كه من داوطلبانه و با خواهش از مسئولین به جبهه رفتم زیرا كه من راه را شناخته و آگاهانه در این راه قدم برداشتم و كسی كه این راه را انتخاب میكند عاقبتی جز شهادت ندارد.
همچنان با سختی تمام راه امام را دنبال كنید تا به پیروزی كامل برسیم و شما ای مادر گرامیم و خانواده عزیز نمیگویم در مرگ من گریه نكنید بلكه این گریه كردن یك سنت مذهبی میباشد كه از بزرگان دین و رهبران ما به یادگار نزد ما مانده و همین گریهها بود كه خون حسین(ع) را زنده كرده و پیام خون حسین(ع) را به گوش جهانیان رسانده ولی از شما میخواهم كه صبر پیشه كنید و از افراط كاریهایی كه سنت طاغوت است دوری كنید و بجایش كمك به جبهه و جنگ زدهگان كنید.
والسلام من الطبع المهدی.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی