خمس آن پنج نفر
متن وصیت شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا اَیُّهَا الْاِنْسَانُ اِنَّکَ کَادِحٌ اِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ
ای انسان حقا که تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد.
ما آمده ایم تا در راه خدا پیکار کنیم، ما آمده ایم تا انتقام خون
عزیزانی چون شهید محمود حسینخانی و شهید اصغر فتاحی و شهید محمد منصوری و ... را از خصم ستمگر بگیریم. ما آمده ایم تا اگر خداوند ما را طلب کرد
برویم؛ و ما می رویم تا فردا بماند و دلاوران رشد نمایند تا فرداها را نگه
دارند و همه شهادتها به خاطر این است.
خدایا تو را سپاس که مرا دیگر بار
از راه لطف و کرمت و بزرگی خودت توفیق دادی تا بتوانم در صف سربازانت قرار
گیرم.
ای خواهرانم! خود را با اسلام همراه نمایید و هر کس نسبت به حجاب و مسائل دینی چیزی ناشایست گفت، با آنها سخت برخورد نمایید. چون حجاب دستور صریح و روشن خداست.
خاطره ای از برادر شهید:
در سال 1365 بنده به اتفاق شهید محمدرضا زاهدی و دو برادر دیگر و داماد خانواده عازم منطقه جنگی بودیم؛ پنج نفر از یک خانواده. زمانی که داخل قطار نشسته بودیم، شهید زاهدی گفت: «خداوند از عدد پنج، خمس می گیرد و امیدوارم خداوند من را به عنوان خمس خانواده انتخاب نماید.» زمانی که به اندیمشک رسیدیم، ایشان به ما گفت در عملیاتی که گردان علی بن ابیطالب(ع) قرار است انجام دهد، شرکت می کند و خواست که ما حضور نداشته باشیم؛ دلیلش را پرسیدیم، گفت: «اگر همگی در این گردان باشیم، دو یا سه نفر از ما شهید خواهد شد. و تحمل چند نفر شهید در یک زمان برای خانواده ما مشکل خواهد بود. بهتر است که به گردانهای لشکر مهندسی رزمی 42 قدر بروید.» و ما دستور ایشان را اجرا کردیم و سرانجام ایشان در همان عملیات به شهادت رسیدند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی