برای شهید شدن، باید دل از دنیا کند
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید حمید عرب فرزند حسین روز بیست و دوم فروردین سال 1347 درست زمانی که شکوفههای درختان در زیر نور آفتاب و زیر شاخ و برگ درختان میدرخشید در سرزمینی که محل ولادت بزرگمرد تاریخ ایران اسلامی یعنی امام خمینی(ره) بود، در خانوادهای مذهبی و متدین، دیده به جهان هستی گشود و چشمش را به روی زیباییهای دنیایی باز کرد. پسری مهربان و دلسوز بود که از هیچ کاری برای شاد کردن خانواده کوتاهی نمیکرد.
حمید دوران کودکیاش که به پایان رسید، راهی مدرسه شد تا درس بخواند و تحصیل علم کند. درس را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد. چون خانواده از لحاظ معیشتی به مشکل خورده بود، درس را برخلاف میلش ترک کرد و به کار مشغول شد.
او ساعتش را بسیار دوست داشت و هیچگاه از خودش دور نمیکرد. او هم مثل بقیه کسانی که از دست رنجشان لذت میبرند، با پولی که آن را حاصل تلاش خود میدانست، ساعتی را خریده بود تا دقایق ارزشمند حیاتش را با آن ثبت کند و گواهی برای گذر سریع لحظههای گرانبهای زندگی کوتاهش داشته باشد. آخرین باری که به جبهه باز میگشت، ساعت را از دستان مصمم خویش گشود و آن را به خانوادهاش داد تا از آن پس ثانیههای معکوس فراق را با آن شمارش کنند و با خاطرهای از او یادش را زنده نگاه دارند.
در جریان جنگ تحمیلی زندگی و کار را رها کرد و به عنوان سرباز وظیفه به تیپ 40 سراب رفت تا در ارتش فعالیت کند. توانست در برابر دشمنی که قصد جان و ناموسش را کرده بودند، ایستادگی کند. او سرانجام پس از حضوری مقتدرانه و دلاورانه در سومین روز از مرداد سال 1366 در منطقه میمک بر اثر اصابت ترکش به صورتش، به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای شهرستان خمین به خاک سپردند تا در جوار رحمت الهی آرامش داشته باشد.
دستنوشته شهید
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی