شما فقط به فکر امام و انقلاب باشید
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، هوا سرد بود و برف زمین را به یکرنگی دعوت میکرد و تمام سطح زمین را و خانهها را سفید کرده بود. همه جا را سرما احاطه کرده بود الا خانهی مشهدی جابر پدر شهید مهدی امیرخانی را چرا که همه منتظر ولادت کودکی بودند که گرمای وجودش هر سرمایی را فراری میداد. پانزده روز از دی ماه سال 1339 میگذشت و چشمهای منتظر حال و هوایی دیگر داشتند.
در آن هوای سرد تنها چیزی که پدر و مادر مهدی را گرم میکرد، نگاه به چهرهی معصوم و کودکانه فرزندشان بود. با هم، هم قسم شدند تا او را در بهترین راهها قرار دهند و تربیتاش کنند. بهترین راه برای پرورش روح کودک آشناییاش با قرآن بود که این مهم را مادر به عهده گرفت و سختکوشی و استقامت و ایثار را پدر یادش داد تا در برابر هیچ گونه سختی و مشکلی سر خم نکند و ایستادگی کند. هفت ساله که شد پای به مدرسه نهاد تا کسب علم و دانش کند و توانست با مشکلات زیادی که بر سر راهش بود درسش را تا سوم راهنمایی ادامه دهد و مدرک سیکلش را بگیرد. نامش را پدرش انتخاب کرد، خیلی هم به این نام ارادت داشت، زمان تولدش مصادف بود با ماه رجب و ولادت مولا امیرالمومنین(ع).
شهید مهدی امیرخانی در تظاهرات و راهپیماییهای قبل از انقلاب حضوری فعال داشت و توانست سهمی را در انقلاب که بر گردنش بود را انجام دهد.
در مسجد حضوری فعال داشت و درکلاسهای قرآن به صورت مستمر شرکت میکرد. بعد از انقلاب هم با تشکیل پایگاههای بسیج مساجد عضو افتخاری و فعال بسیج شد. اخلاق به خصوصی داشت، به همه مخصوصاً پدر و مادرش خیلی احترام میگذاشت و مهربانی میکرد.
در هر جایی که قدم میگذاشت صحبت از خوبی و خوش اخلاقی به جای میگذاشت.
مادرش میگوید زمانی که میخواست به جبهه برود روز 15 خرداد بود او را که راهی کردیم خودمان به نماز جمعه آمدیم. به او گفتم: میخواهم زنت بدهم
گفت: شما به فکر این چیزها نباش.
گفتم: که میگویند جنوب گرم است.
گفت: شما به فکر این چیزها نباش، فقط به فکر امام و انقلاب باشید.
او دو ماه بعد در هشتم مرداد ماه سال 1360 در کرخه نور در حین عملیات شهید چمران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش را در شهرستان محلات به خاک سپردند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی