برگی از زندگی شهید «نجفعلی جان»
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید نجفعلی جان در پانزدهم خردادماه سال ۱۳۳۶ چشم صفرعلی به جمال نورانی فرزندش نجفعلی روشن شد.
دوران کودکی را در کنار خانواده به تحصیل و کار مشغول بود. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و پس از ترک تحصیل در مزرعه کار میکرد. ایام سربازیاش در خوزستان و در زمان طاغوت خدمت کرد و یکی از خاطرات شیرینش که همیشه از آن با دلخوشی یاد میکرد این بود که می گوفت: علیرغم گرمای بیش از پنجاه درجه خوزستان تمام روزههایم را گرفتهام.
پس از پایان خدمت سربازیش در سال 1357 ازدواج کرد و در زمان شهادت سه فرزند داشت. ازدواجش مصادف شده بود با حرکت مردم علیه حکومت پهلوی و او که فردی معتقد به مبانی اسلام بود از همان روزهای اول به مدافعان انقلاب پیوست و در تمام راهپيماييها و تظاهرات علیه حکومت شركت ميكرد.
از شروع جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه از سوی بسیج به جبهه اعزام شد و پس از مدتی به سبز پوشان سپاه پیوست تا زمان شهادت پنج نوبت به جبهههای غرب و جنوب رفت تا سرانجام در آخرین اعزامش در شانزدهم مرداد ماه 1362 در منطقه مهران هنگامی که فرماندهی یک گروهان از نیروهای گردان پیاده را به عهده داشت، در درگیری با نیروهای دشمن بر اثر اصابت ترکش به دست راست و سینهاش به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
خاطره همسر شهید:
هرگز با كسي دعوا نميكرد مگر آن كه كسي درباره انقلاب و رهبران انقلاب بد می گفت. با اين گونه افراد اول بسيار با ملايمت و بعداً قاطع بود. در خانه هر وقت كه ميآمد در موقع نماز با همديگر و به امامت شهيد نجفعلي نماز جماعت میخواندیم .
چهار بار به جبهه رفت بار اول خمپاره در فاصله دو متريش به زمين خورد و كوچكترين تركش به او نخورده بود. که می گفت خداوند ما را لايق ندانسته كه شهيد شوم.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی