روایت زندگی شهید «قاسم ابراهیمی» از زبان خواهر
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، خواهر شهید قاسم ابراهیمی ایشان را اینگونه توصیف میکند: برادرم در چهارم فروردین سال 1340، در روستای مهرعلیا (مست علیا) از توابع خنداب به دنیا آمد. او در خانواده ما از هر لحاظ الگو و اسوه بود و همه به او علاقه خاصی داشتیم. جوان پاک و نجیبی بود و همیشه ما را به حجاب و حفظ عفت اسلامی ارشاد میکرد.
خاطره جالبی که همیشه در ذهن من زنده است. روزی در خیابان من منتظر تاکسی بودم تا به خانه پدرم بروم. ماشین ترمز کرد و من هم سوار شدم.
در مسیری که گفتم مرا پیاده کرد و همین که من زنگ زدم هنوز در باز نشده بود که برادرم هم آمد که به خانه پدرم بیاید. من سلام کردم، جواب سلامم را داد و گفت: خواهر تو هستی ... گفتم: من همان مسافری هستم که سوار ماشینت بودم و گفت: من هیچ وقت نگاه به صورت نامحرمی نکردم و نخواهم کرد. ما را همیشه نصیحت میکرد و میگفت نگاه به نامحرم تیری از تیرهای شیطان است و عذابی دردناک در قیامت خواهد داشت.
قاسم در سال 1362 ازدواج کرد و در هنگام شهادت دو فرزند داشت. او به اسلام و انقلاب علاقه خاصی داشت و حزب اللهی خاص و به تمام معنا بود و درستکار و امین بود در کارهایمان او را نماینده میکردیم؛ چون از پس هر کاری بر میآمد در کارهای خیریه شرکت میکرد و در حد توان در ساختن مسجد و مدرسه کمک مالی میکرد به خانواده مستضعفان و محرومان به صورت مستقیم و غیر مستقیم کمک میکرد از من همیشه سؤال میکرد در کلاس شما چند نفر مانتو و کفش کهنه به تن و پایشان است و من آمار میدادم و او تهیه میکرد و به مدرسه میداد تا به آنها تحویل بدهد.
دوست نداشت خودش شناسایی شود و وقتی من سؤال میکردم چرا دوست دارید گمنام باشید، میگفت شاید آنها در مدرسه احساس کوچکی کنند و من در پیشگاه پروردگارم شرمنده شوم. دوست داشت طریقه حضرت علی(ع) را پیاده کند. برادرم اسوه و الگوی ما بود. ما را به حفظ پوشش اسلامی سفارش میکرد.
همرزمانش به خوبی از او یاد میکنند. قبل از شهادت به همرزمانش گفته بود جنگ تمام شد و همه انسانهای پاک و مخلص، رفتند ما بدها ماندیم که دوستش گفته بود، ابراهیمی شهید میشود چون تمام خصوصیات انسان خوب و مخلص در او نقش میزند و چندی بعد شنیده بود که قاسم شهید شده است.
او به عنوان پاسدار وظیفه از سوی لشکر 42 قدر به خوزستان اعزام شد و به عنوان راننده آمبولانس گردان بهداری در پاکسازی مناطق جنگی در بیست و ششم بهمن ماه سال 1367بر اثر انفجار گلولههای باقی مانده از زمان جنگ به شهادت رسید. پیکر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی