خاطرات شفاهی والدین شهید؛
دوشنبه, ۱۸ تير ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۵۸
زینت کلهر مادر شهید «حسن یساولی شراهی» از شوق فرزندش برای رفتن به جبهه برایمان گفت: «حسن به اصرار من برای ادامه تحصیل دادن گوش نداد و عمه اش را برای امضای رضایت نامه اعزام برده بود. در جبهه میگفت کارنامه من را به جبهه بفرستید میخواهم نمراتم را ببینم اما انگار به دنبال کارنامه ای آسمانی بود که از پیش ما رفت.»

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید حسن یساولی در سوم مردادماه سال 1340 در خانواده‌ای متقی و با ایمان در روستای دهنو از توابع شهرستان خنداب متولد شد. ایشان از همان اوان کودکی رفتاری متین و باوقار داشتند و جزء نمازگزاران دائم مسجد ده بود.

او از همان آغاز جنگ تحمیلی حال و هوای دیگری داشت و یک لحظه آرام و قرار نداشت تا این که در سال 1361 که در کلاس چهارم دبیرستان درس می‌خواند برای رفتن به جبهه ثبت‌نام کرد و قرار شد که بعد از امتحانات ثلث دوم عازم جبهه شود. وقتی زمان اعزام فرا رسید، با شور و علاقه‌ای وصف‌ناپذیر آماده شد و برای خداحافظی به روستا رفت.

او بسیجی گردان صاحب‌الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در تیپ 17 علی بن ابی‌طالب (علیهما السلام) بود که در عملیات رمضان در منطقه پاسگاه زید عراق از ناحیه سر مورد اصابت دشمن خونخوار قرار گرفت و همچون پروانه‌ای عاشق در آتش عشق مقدسش سوخت و جان پاکش را تقدیم اسلام نمود و در آخرین لحظات وصل به معشوق ابدی به گفته یکی از هم‌رزمانش رو به جانبی کرد و گفت: ای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آیا از من راضی شدی!

شهید یساولی اگرچه در بین ما نیست؛ ولی شهادتش افسانه نیست و شمع شعله‌ور شده وجودش همچون فانوس هدایت است در مسیر حرکتمان. او که آغازی دل‌نشین داشت، سرانجامی ملکوتی نصیبش گشت.... اینک او بذر عشقِ خفته در دل خاک است که جوانه‌اش در هر بهار انقلاب در پیکر دیگر سرداران و بسیجان شکوفا می‌گردد. افسوس که چشم ظاهربین ما با این دیده هرگز قدرت تشخیص شخصیت واقعی و والای او را ندارد ... پیکر مطهر شهید در زادگاهش آرمیده است.

آمار بازدید : 0
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده