نوجوان 16 سالهای که برای دفاع از انقلاب و وطن جاودانه شد
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محسن مریدی در اولین روز آبان ماه 1346 در اراک به دنیا آمد، در خیابان دکتر حسابی که پاییز با جشنواره رنگهای گرمش به ملاقات درختانش آمده بود. اسمش را گذاشتند «محسن» و آرامآرام، درست مثل اسمش، نیکوکار و دلنشین شد.
موج انقلاب همه کشور را بیدار کرده بود. محسن هم مثل همکلاسیهایش، بیقرار راهپیماییها بود و مشت گره کردن در مقابل رژیم ملعون طاغوت. این مشتهای گرهکرده، انقلاب اسلامی را زیر سایه خدا و نگاه بلند امام(ره) پیروز کرد. بعد از انقلاب، محسن تا سال اول راهنمایی در مدرسه علامه امینی درس خواند؛ اما دشمن به ایران امان نداد و آتش جنگ را برافروخت. باز شعلهای به دل کوچک محسن افتاده بود که نمیگذاشت سر کلاس درس بماند. دلش میخواست اسلحه به دست بگیرد و قد علم کند در مقابل متجاوزین به خاک وطنش. کوچک بود. راهش نمیدادند به جبهه. آنقدر اصرار کرد تا پدر و مادرش راضی شدند. خردادماه سال 1362 بود که از طرف سپاه، اعزام شد به جبهه.
گردان علی بن ابیطالب(ع) آماده میشد برای شرکت در عملیات والفجر 4 و آن روزها در مقر سرپل ذهاب در کرمانشاه مستقر بودند. محسن تکتیرانداز گردان بود. درگیریهای غرب، سخت و مداوم بود. در یکی از همین درگیریها و بر اثر آتشباری کاتیوشا دشمن در سیزدهم مهرماه سال 62، ترکشهای کاتیوشا و موج انفجار خودشان را به محسن رساندند تا این بزرگمرد کوچک را در شانزدهسالگی به آسمان ببرند. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.
وصیتنامه:
بسم اله الرحمن الرحیم
وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود بر امام زمان(عج) و نایب برحقش، امام خمینی.
این انقلاب اسلامی با خون هزاران شهید به دست آمده است. ما باید از این انقلاب پاسداری کنیم، شاید هم در این راه به درجه رفیع شهادت برسیم. ملت عزیز اسلام، امام عزیز را تنها نگذارید و مانند قوم کوفه نشوید که امام(H) خود را تنها گذاشتند.
ملت ایران، جوانان خود را به جبههها بفرستید تا جبههها خالی نماند و بچهها که درس میخوانید، درس بخوانید که درس خواندن هم یک مشت محکم به دهن یاوهگویان میزند و نیمکتها را خالی نکنید؛ حضرت امام خمینی فرمود: به جبههها بشتابید، درس بخوانید تا به آمریکا، شیطان بزرگ، وابسته نباشیم و وصیت من به پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادرانم این است که اگر من به لیاقت شهادت نائل شدم، گریه نکنید؛ چون شهیدان زنده هستند و در نزد خدا روزی میخورند.
خواهر و مادر عزیزم، امام را یاری کنید و صبر کنید. خدا صبر کنندگان را دوست میدارد و نماز و روزه من را بگیرید و هیچ قرضی ندارم. امیدوارم که امام سلامت باشد. خداحافظ تا وقتی که همدیگر را ملاقات کنیم.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.
هر شهادتی ملت را به هدف بزرگ نزدیکتر میکند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی