شهادت نهایت آرزوی جوانی او بود
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید مصطفی فریدونی در اولین روز از دی ماه سال 1345 در آغاز فصل سرد و سفید هم زمان با بارش برف زیبای زمستانی و سفیدپوش شدن زمین در روستای سوک قزقان از توابع شهرستان خمین در استان مرکزی، چشم به جهان گشود. او فرزند خانواده ای مومن و معتقد به دین مبین اسلام بود که مهر ائمه را در دل می پروراندند و به خاندان امامت علاقه و ارادت زیادی داشتند و این ویژگی های زیبا را به فرزندان خود آموخته و منتقل می کردند. مصطفی روزهای زیبای کودکی را در کنار اعضای مهربان خانواده پشت سر گذاشت و از آن ها محبت و مهربانی آموخت. او خنده های شادمانه اش را در ذهن همه به یادگار گذاشت تا خاطراتش تا ابد زنده بماند.
دوران کودکی شهید
مصطفی در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و دوران
ابتدایی را با موفقیت طی کرد اما پس از آن ادامه تحصیل نداد. چرا که شرایط و
امکانات اجازه تحصیل بیشتر را به او نمی داد. بنابراین از همان کودکی در
امور کشاورزی یاری رسان پدر شد. جوانی مسیولیت پذیر که در تمام امور
خانواده سهیم بود. این دلاور قهرمان در دوران جوانی در زمان جنگ تحمیلی
برای اعزام به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد.
دوران جوانی شهید
تازه پا به دوران جوانی گذاشته بود و تصمیم داشت برای آینده اش تصمیم های زیبایی بگیرد. او با هزاران آرزوی زیبا و رنگارنگ وارد بهار زندگی شده بود. بهاری که برای تمام طول عمر خود تصمیم می گرفت و نقشه های رنگارنگ می کشید. اما این بهار زیبا دیری نپایید چرا که دست گلچین روزگار این گل زیبا را از شاخه چید و خزان عمر او فرا رسید. دشمن بعثی وارد مرز ایران شده بود. شیردلان این سرزمین در هر لباسی از هر شهری با هر زبانی و با هر گویش و لهجه ای به سمت جبهه های نبرد راهی شده بودند. تا از این مرز و بوم و مردم بی دفاعش دفاع کنند. و این بار صحبت از جوانی رشید به میان آمده که در لباس غیرت و راد مردی و در لباس مقدس سربازی برای دفاع از میهن اسلامی به سمت جبهه راهی شد و جان شیرین خود را برای کشورش فدا کرد.
شهید مصطفی فریدونی در لشکر 81 زرهی کرمانشاه مشغول به خدمت شد و سرانجام در هفتم آبان سال 1365 در قصر شیرین با اصابت تیر به سرش به قافله شهدا پیوست و پیکر مطهرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی