يکشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۸
شهید «غلامعلی مردانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «مگر مى‌شود انسان عاشق خدا باشد اما براى دفاع از حريم اسلام و قانون خدا جان ندهد مگر مى‌شود انسان عاشق حسين ابن على (ع) باشد اما براى شكستن محاصره كربلاى حسين جان ندهد. پس براى من گريه نكنيد چون گريه براى شهيد معنا ندارد.»

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید غلامعلی مردانی در سال 1349 در روستای ماهورزان از توابع شهرستان خمین در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان هستی گشود. با تلاش و پشتکار علی رقم مشکلاتی که پیش رو داشت تا دوم متوسطه به درسش ادامه داد. در حال تحصیل بود که در پاییز 1362 برای اولین بار از سوی بسیج به جبهه اعزام شد و این آغازی بود بر پنج مرحله حضور داوطلبانه‌اش در مناطق عملیاتی. جبهه و جنگ مگر جز خون و آتش و دود چیز دیگری داشت که این گونه جوانان را به سوی خود جذب می‌کرد؟

عاشقان خدا براى دفاع از حريم اسلام ، جان می دهند

جوان روستای نزدیک به دو سال از لحظات زیبای جوانیش را در فضای معنوی و خالی از رنگ و نیرنگ جبهه گذراند و با اندک بضاعت خویش راه صد ساله را در کنار کروبیان یک شبه رفت. غلامعلی در عملیات کربلای چهار از ناحیه کتف مجروح شده بود و هنوز زخم بدنش خوب نشده بود که عملیات کربلای پنج شروع شد، بی تابانه به دنبال گمشده‌اش خود را به جبهه رساند و در یکی از پاتکهای این عملیات بر اثر انفجار راکت هلیکوپر به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در دهم بهمن ماه سال 1365 به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید را در زادگاهش به خاک سپردند.

وصيت نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر برادران آگاه و بيدارم، سلام بر شما ادامه دهندگان راه شهداء از شما مى خواهم كه بعد از شهادت من اسلحه ازدست افتاده مرا برداريد وبر عليه كفر و استبداد و استكبار بكار گيريد. سلام بر شما خواهران مهربان و غمخوارم من خدمتهاى شماها را از ياد نبرده‌ام بر خوردهاى محبت آميز شما هنوز در نظرم مجسم است. اميدوارم كه مرا حلال كنيد.

سلام بر همه فاميل و بستگان و خويشان و همسايگان و دوستان. سلام بر امت قهرمان و شهيد پرور خط امام كه ثابت كردند تا آخرن قطره خون خود از اسلام و امام و مرز كشور دفاع خواهند كرد و خود را براى تحمل رنجها و مصيبت‌ها و ناكامي‌ها آماده سازيد و دل قوى داريد كه قادر يكتا پشتيبان و نگهبان شماست و تنها اوست كه شما را از شر دشمنان نجات مى بخشد و عاقبت شما را به خير بر مى گرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شكستها دچار مى گرداند امروز افراد يكه در راس مملكت قرار گرفته‌اند را يارى كنيم زيرا سرا پا خط امام و محور انقلابند. شرق و غرب بايد بدانند ما با الله پيمان خون بسته ايم و مكتب ما مكتب خون و شهادت است آنان كه ما را از شهادت مى ترسانند بايد بدانند ما با شهادتمان مظلوميتمان را به جهان ثابت مى كنيم. ما در مكتبى آموزش ديده ايم كه استاد آن حسين ابن على (ع) سالار شهيدان مى باشد.

اگر امام حسين (ع) پيراهن ظلمت را به تن مى كرد و با ابر قدرت زمان يزيد كنار مى آمد امروز امام ماهم با امريكا كنار مى آيد. اگر امام حسين (ع) با مروان سازش مى كرد امروز امام هم با اسرائيل سازش مى كرد. اگر امام حسين شهادت را نمى پذيرفت امروز ملت ماهم اينطور به استقبال شهادت نمى رفت ما هر چه داريم از امام حسين (ع) داريم.

پدر بزرگوار وقهرمان و مادر مهربانم مي دانم براى من آرزوها داشتى و من از اينكه نتوانستم اين آرزوهاى شما را برآورده كنم عذر مى خواهم. ان شااله مرا خواهى بخشيد و آرزوى شهادت من همان منزلت وارزش آن آرزو را براى شما ومن خواهد داشت. پدر و مادر و برادران و خواهران و بستگان و نزديكان براى من گريه نكنيد بايد به هم تبريك بگوييد شهادت براى يك انسان آزاده و شاگرد مكتب حسين (ع) به مانند عروسى مى باشد.

مگر مى شود انسان عاشق خدا باشد اما براى دفاع از حريم اسلام و قانون خدا جان ندهد مگر مى شود انسان عاشق حسين ابن على (ع) باشد اما براى شكستن محاصره كربلاى حسين جان ندهد. پس براى من گريه نكنيد چون گريه براى شهيد معنا ندارد. زيرا گريه فقط برتى اهل بيت رسول الله (س) است چون گريه براى آن مولایى بايد كرد كه در صحراى كربلا اورا با اهل بيتش تنها گذاشتند آنهم در برابر دشمن. گريه براى آن علمدارى بايد كه آب  را برداشت اما چون مولا (برادر) مظلوم خود را تشنه ديد آب روى آب ريخت وبا لب عطشان به شهادت رسيد.

گريه براى آن اسيرانى بايد كرد كه هريك مى خواستند از غم عزيزانشان گريه كنند با تازيانه آنها روبرو مى شدند . گريه بايد براى حضرت زينب قهرمان كربلا كرد. چون مصيبت ديد صبر كرد فرزندان پيغمبر (ص) را قتل عام كردند. صبر كرد سر امام حسين را بالاى نى زدند صبر كرد. سر امام حسين (ع) را ميان طشت طلا گذاشتند و با تازيانه جلوى چشم حضرت زينب (س) بر لب و دندان امام حسين (ع) زدند صبر كرد. بر او بايد گريه كرد.

و در آخر از همه شماها  التماس دعا دارم واگر جنازه من بدستان نرسيد به ياد شهداى مفقودالاثر و مفقود الجسد بيفتيد و اگر جنازه ام به دست شما رسيد در هر كجائى كه پدر و مادرم صلاح دانستند مرا دفن كنيد.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده