پنجشنبه, ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۶
شهید "ناصر رحیمی" بسیجی گردان امام حسین(ع) از لشکر 17علی ابن ابیطالب(ع)بود که بیش از شش ماه با لباس مقدس بسیج در جبهه حضور داشت تا این که در اولین روز از اسفند ماه سال 1364 در درمنطقه فاو ودر حین عملیات والفجر 8، به درجۀ رفیع شهادت نایل گردید .

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید ناصر رحیمی فرزند هاشم در اولین روز ازسال 1348 در روستای امان آباد از توابع شهرستان اراک دیده به جهان گشود. دومین فرزند خانواده می باشد، او یک برادر و پنج خواهر داشت.

برگی از زندگی سرباز بسیجی شهید «ناصر رحیمی»

مادر شهید در وصف او این گونه می گوید:
تا سال سوم راهنمایی درسش را ادامه داد و بعد به عضویت بسیج درآمد. اخلاق و رفتارش بسیار خوب بود. عاشق و دلباختۀ جبهه بود. قبل از اینکه به جبهه برود، موقعی که کنار من می نشست، به دستم می زد و می گفت: مادر شهید، می گفتم: این حرف ها چیه؟ چرا این جوری حرف می زنی؟ می گفت: مادر یک روزی به حرف من می رسی.
در گرمای تابستان روزه می گرفت و به کار کشاورزی و دامداری می پرداخت. به او گفتم: تو این گرما چرا روزه می گیری؟ گفت: مگر این گاو و گوسفند روز قیامت شفاعت می کند من را؟

مادر شهید می گوید: در عالم خواب دیدم که ناصر در حال کاشتن گل است. موقعی که نزدیک ناصر می شدم، می دیدم که از من دور می شود. به او گفتم: چرا موقعی که من به تو نزدیک می شوم، تو دور می شوی؟ گفت: به خاطر اینکه تو یکسره گریه می کنی.
در کارهای کشاورزی به پدرش کمک می کرد، پسری بسیار زحمت کش بود. در عالم خواب دیدم که یک نفر از اقوام که مرده بود، به خوابم آمد و گفت: من گرسنه ام. من مقداری نان و پنیر آوردم تا ایشان بخورد. ایشان به من گفت: تو هم از این نان و پنیر بخور. دستم را گرفته و تکان می داد و می گفت: تو هم باید از این نان و پنیر بخوری که یک دفعه با تکان ایشان از خواب بیدار شدم و صبح بر سر قبر ایشان رفتم و فاتحه هم فرستادم. پس فردا خبر شهادت ناصر را برایم آوردند.
ناصر بسیجی گردان امام حسین(ع) از لشکر 17علی ابن ابیطالب(ع)بود که بیش از شش ماه با لباس مقدس بسیج در جبهه حضور داشت تا این که در اولین روز از اسفند ماه سال 1364 در درمنطقه فاو ودر حین عملیات والفجر 8، به درجۀ رفیع شهادت نایل گردید . پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد تا همدم تنهایی های مادر باشد.


نامه از شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود بی پایان به ولی عصر (عج) و نایب برحقش، امام خمینی و کفرستیزان و شهیدان به خون خفته و خدمت پدر و مادر مهربان و عزیزم سلام عرض می کنم. سلامتی شما را از درگاه خداوند تبارک و تعالی خواهانم و امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید. به تمام اقوام و آشنایان سلام برسانید. دیگر عرضی ندارم جز دوری دیدار شما. به امید پیروزی حق علیه باطل.
12/3/ 1364
ناصر رحیمی

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده