یک صدا و دست در دست هم انقلاب اسلامی را به جهان نشان دهید
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمدناصر فامرینی بزچلویی، در روز پنجم تیرماه سال 1340، در روستای محمدیه از توابع شهرستان اراک دیده به جهان هستی گشود. از سن چهاردهسالگی در امور کشاورزی به یاری پدر شتافت تا اینکه به خدمت مقدس سربازی فراخوانده و در اوایل شهریورماه سال 1359، به میدان رزم اعزام شد و بیش از هجده ماه در سنگر حق علیه باطل دلاورانه جنگید. سرانجام در سومین روز از فروردینماه 1361، در عملیات فتح المبین، در غرب شوش بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر و صورت به رستگاری ابدی نائل شد.
وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر و خواهران و برادران عزیز و مهربانم، ممکن است وقتی که شما این وصیتنامه را میخوانید، من در جمع شما نباشم و به تنها هدفم که همان الله است، رسیده باشم.
تنها خواهشی که از شما دارم این است که در شهادت من کوچکترین غم و غصهای را به خود راه ندهید و به وصیتهایی که من برای شما دارم توجه کنید:
وصیت من این است که بعد از شهادت من ناراحت نباشید؛ چون که فرزندتان را در راه اسلام دادهاید و بعد از شهادت من یک صدا، دست در دست هم دهید و این انقلاب اسلامی عزیزمان را به تمام جهان نشان دهید که انقلاب اسلامی یعنی چه! و با ابرقدرتها مبارزه کنید و نگذارید منافقان در ایران عزیزمان بمانند. همه آنها را ریشهکن کنید.
آی مزدور عراقی با شما هستم! هیچ میدانید اینجا کجاست؟
اینجا ایران.
جبهه دزفول، جبهه خون است.
ما ایرانیها آنقدر قدرت داریم که تا آخرین نفس با شما بجنگیم.
آنقدر قدرت داریم که میخواهیم شما را از خاکمان بیرون کنیم.
و آنقدر خواهیم کشت تا اسلام پیروز شود و ایران را گورستان شما مزدوران خواهیم کرد.
و با سلاح خودتان علیه خودتان خواهیم جنگید.
از کرخه و شوش دو جوی خون میسازیم.
ویرانه شده همه خانه ما؟
کاشانه خود بر روی خون میسازیم!
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی