دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۹
شهید "شاهرخ بهرام‌پوری"، جوانی از خمین، در بیست و نهم شهریور 1339 در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پس از تحصیلات دانشگاهی در آلمان، با شنیدن خبر شهادت برادرش به وطن بازگشت و به جبهه‌های جنگ پیوست. وی دوازده روز پس از بازگشت به ایران در منطقه سومار به شهادت رسید. نامه آخر او مملو از ایمان و امید به پیروزی اسلام و آرزوی شهادت بود.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید شاهرخ بهرام‌پوری در بیست و نهم شهریور سال 1339 در قریه فشارود از توابع شهرستان خمین در یک خانواده مذهبی و متوسط به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه در شهر محلات پشت سر گذاشت و سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه راهی تهران شد.

حضورش در دانشگاه  تهران مصادف با دوران شکوفایی و پیروزی انقلاب اسلامی ‌بود. در جریان این امر فعالیت‌های چشم‌گیری از جمله شرکت در راهپیمای‌ها و پخش اعلامیه‌ها داشت و در راه رسیدن به هدف خود زجرهای فراوانی کشید. بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها مدتی به زادگاهش بازگشت و پس از استقرار جمهوری اسلامی‌ ایران برای ادامه تحصیلات دانشگاهی راهی آلمان شد و در رشته مهندسی ماشین شروع به تحصیل کرد. در آلمان خبر شهادت برادرش محسن را که در مهر ماه 1360 به شهادت رسیده بود را شنید و پس از آن برای بازگشت به میهن اسلامی ‌بی‌تابی می‌کرد.

او پس از دو سال دوری به وطن بازگشت و بلافاصله عضو بسیج شد. دوازده روز پس از بازگشتش به ایران راهی مناطق جنگی شد. هنوز چند روز بیشتر نبود که به مدافعان وطن در جبهه پیوسته بود که هنگام درگیری با نیروهای بعثی عراق در منطقه سومار به شهادت رسید.

پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای خمین به خاک سپرده شد.

شهید شاهرخ بهرام‌پوری، مسافر جبهه حق و مقاومت

نامه شهید:

امید که مرا و ما را در نمازتان از دعای خیر و در راه صراط مستقیم شدن، یک لحظه فراموش نکنید که نمی‌کنید و نخواهید کرد. مادر جان دیروز یک آلمانی دیدم که آمده بود ایران (البته سه سال) و در عرض این سه سال زیاد به ایران آمده و خلاصه این که یک روحانی شده بود و همه خانواده‌اش مسلمان شده‌اند از این قبیل زیاد وجود دارد.

امروز عصر ان‌شاءالله ما را برای حمله به دست‌نشاندگان آمریکا به مرز یا محل برخورد جبهه حق علیه باطل می‌برند و ان‌شاءالله امشب حمله شروع خواهد شد و تا آن‌ جا که جان در بدن و زور در بازو داریم بر علیه تمام استکبار که به وسیله ابن یزید(صدام) شروع شد خواهیم جنگید و ما چه کشته شویم و چه نه در هر صورت پیروزیم اما امید که با پیروزی اسلام و قدرت حاصل از خون ما موجب بوجود آمدن حکومت عدل الهی و برقراری الله اکبر بر کل جهان بشود.

پدر جان سلام؛ پیروزیهای لشکر اسلام بر کفر و سال جدید و شهادت برادرم را به شما و مادرم و همه خانواده تبریک می‌گویم به امید این که خدا ما را از خود دور نگرداند و شهادت را نصیبمان و اسلام را هر چه زودتر پیروز بر کل جهان گرداند و از قول من به همه افراد مسلمان خانواده‌مان و پیروان ولایت فقیه اسلام برسانید.

باری پدر جان قضا و قدر الهی آن بود که به سوی جبهه‌ها روانه شدم و شهادت را با آغوشی باز که از آن پاکان، مومنین و صدیقین است، بپذیرم. امید که پدر عزیز مرا ببخشید و برایم دعا و قرآن بخوانید.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده